اعتراف نامه

بگذار تا اعتراف کنم ، به رسم یلدا ،  شاید به نوعی دیگر.

اعتراف می کنم قبل از اینکه شریعتی را بشناسم خیلی چیزها برایم مبهم بود ، ضد و نقیض های زیادی در ذهنم بوجود آمده بود ، برای زندگیم هدف روشنی نداشتم.

اولین بار نوشته های دکتر شریعتی را دوست خوبم مصطفی به من معرفی کرد.

اولین کتابی که از دکتر خواندم « نیایش » بود ؛ نیایش هایش با خدای خود که هر کدام از نیایش ها ، هزاران حرف برای گفتن دارد.

اعتراف می کنم امام حسین (ع) را تازه با خواندن « حسین وارث آدم » شناختم ؛ دیدی جدید از قیام امام حسین (ع) خارج از گفته های مجالس روضه امروزی.

وقتی «‌ مناسک حج»  استاد را خواندم همچون این بود که بار دیگر به حج رفته ام اما با یک امتیاز دیگر ؛ دانستن خیلی از مبهمات.

مطمئن هستم اگر کسی « فاطمه فاطمه است » را بخواند مقام زن را آنچنان که شایسته است درک خواهد کرد ؛ نمی گویم که من کاملا درک کردم اما خیلی بیشتر از قبل.....

به شعر های دکتر عشق می ورزم و با شعر سوتک بارها مُردم و زنده شدم.

نمی دانم « کویر » را تا به حال خوانده اید؟ شبهای کویر و....

اگر « گفتگوهای تنهایی »‌ او را خوانده باشید ؛ فکر نمی کنم دکتر شریعتی را اینگونه که عامه مردم می شناسند ، بشناسید.

آری ، این همه را گفتم تا بگویم ، اعتراف کنم که از وقتی نوشته های استاد را خواندم به زندگی از دیدی تازه تر نگاه می کنم ، سعی می کنم جور دیگر زندگی کنم.....

---------------------------------------

یاد دارم که چندی پیش دوستی خواسته بود تا به جای باز خوانی نوشته های استاد ، سخنان او را نقد کنم:

دوست گرامی ، من شریعتی شناس نیستم بلکه فقط دوستدار نوشته ها و گفته های استاد هستم و نقد سخنان او فقط از عهده اساتید فن بر می آید و بس.

اجازه می خواهم  تا تشکری بکنم:

از تمام دوستانی که در این راه حامی من بودند ، خصوصا موسای عزیز که اولین حامی من بود. قالب وبلاگ از زحمات اوست که همیشه از این بابت سپاسگذار او خواهم بود.

و اما چند گِله:

۱.متاسفانه در جامعه شاهد هستیم که بعضی افراد از شریعتی یک بُت ساخته اند. این افراد با کنکاشی مختصر در نوشته های او خواهند دید که خود او نیز راضی نخواهد بود کسی این چنین کند. شریعتی و امثال او برای ما فقط یک راهنما هستند نه بیشتر و نه کمتر.

۲.امروزه می بینیم که کمتر به مطالب  و سخنان دکتر اهمیت داده می شود. گله من از دوستانی است که اگر آن روزها شریعتی ها نبودند ، اینها هم امروزه در این وضعیت (سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی) نبودند. بیائید از نوشته ها و سخنان او حداکثر استفاده را ببریم.

-----------------------------------------

در پایان خوشحال میشوم  اگر هر یک از دوستان انتقاد و یا پیشنهاد خود را در جهت بهبود وبلاگ ارائه دهند.

پ . ن :سید مهدی طاهری نظر من را در مورد روضه مارکسیستی و حسین وارث آدم خواسته بود.

آنچنان که شنیده می شود اطلاق روضه مارکسیستی  به حسین وارث آدم از گفته های شهید مطهری است ولی من در هیچ یک از نوشته های شهید مطهری چنین چیزی را ندیدم اما اگر هم چنین باشد به اعتقاد بنده به این دلیل است که دکتر شریعتی مشکلات طبقاتی زمان خود را همراه با قیام امام حسین (ع) آورده است.

رسول تجلی زاده

نظرات 31 + ارسال نظر
رضوان پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 17:36 http://dosetdaram6ta.blogsky.com

عالی بود

موفق باشی

مصطفی پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 17:39

سلام
خوشحالم که اولین نفر اعتراف نامه را می خوانم
نظر خود را حضوری عرض می کنم

فاضل پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 18:09 http://eng-com.blogfa.com

جالب بود.من یه پیشنهاد دارم اگر می شه در میل صحبت کنیم.ممنون که سر زدی.

امین پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:48

سلام. متن جالبی بود. همیشه موفق باشی.

خاطره جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:22 http://khaterehkh.blogsky.com

ممکنه وقتی آپدیت میکنید وبلاگتون رو اینجا پینگ کنید در دو گزینه اول http://pinger.blogard.com/
خیلی ممنون میشم
اون موقع متوجه میشم کی آپ کردید

سعیدخان جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 16:18 http://saeed13591271980.blogfa.com/

سلام
ممنونم از اینکه خبرم کردی
اعتراف نامت خیلی عالی بود
من خیلی شرمندم وقت زیادی ندارم بعدا میام مفصل نظرمو میگم
قربانت
موفق باشی

نازنین شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 20:07

سلام
اعتراف نامه ی جالبی نوشتی ولی به نظر من همه ی اعترافات ادم در قالب چند جمله نمی گنجد .
موفق و موید باشی

موسا یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:54 http://zehneziba.blogsky.com/

سلام دوست من
یکی از زیباترین اعترافهایی بود که تا امروز خواندم.
سوتک مرا هم زیر و رو می کند هر بار ....

سید مهدی طاهری یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 13:42 http://delnewesht.blogsky.com

سلام
نوشتارت به دلم نشست.قرار بود ۵ نفر دیگر را نیز به یلدا بازی دعوت کنی.چی شد؟

علی دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 13:38 http://chand-3anie-ba-bozorgan.blogsky.com/

سلام دوست عزیز:
امید وارم که خسته نباشی...واقعا جای خوشحالی داره که میبینم که هنوزم کسانی هستند که شریعتی رو می فهمند...
اما فراموش نکنیم که درس بزرگی که شریعتی به ما میده حق گویی و حقیقت جوییه....و همه چی به شریعتی ختم نمی شه....رسالت شریعتی درک حقایق بود....

منم توی بلاگ خودم از سخنان دکتر استفاده کردم خوشحال میشم سری بزنید و نظر بدید....

علی.ف.س دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 14:22 http://goolzar.blogfa.com

سلام دوست عزیز!

خیلی جالب و گیرا نوشته بودید.
از آن جای که من در خارج از ایران زندگی می کنم، تقریبا از کتاب های استاد محرومم.....
از طریق وب شما خیلی چیزها را فهمیده ام.
متشکرم که خبر نمودی!

ستاره دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 16:14 http://www.afsoongarlady.blogsky.com

ترغیب شدم بیشتر پیگیری کنم وحتما کتاب هاشو بخونم جدی میگم..

هومن سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:20 http://www.delkookk.blogfa.com

اعتراف سبزی بود رفیق .

دمدمی چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 16:14 http://daam.blogsky.com/

دوست عزیز من هم اتفاقا از طریق گفتگوهای تنهایی به دنیای شریعتی کشیده شدم اما امروز بیشتر از هر چیزی از آمدن دین بخصوص اسلام به روابط انسانی(منظورم قراردهای اجتماعی و قوانینه) می ترسم چه برسه به اسلام انقلابی که شریعتی ایدئولوگش بود.
نظر مساعدی ندارم...
اما به هر حال شجاعت شریعتی در روبرو شدن با اسلام سنتی آن هم در آن روزگار ستودنیست.
موفق باشید

اخوان پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:40

سلام
این آدرس پرسشنامه منه. ممنون می شم که به سوالات آن جواب بدید.
http://www.dokhtaran.com/amar/a17/create.asp

مستان چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 15:59 http://www.mastan_433.persianblog.com

سلام
دلت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گو در بگشا..
.

احمد رضا عطایی دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:43

salam be shoma dost aziz man dar internet search kardam (shariati)va tasadofan site shoma ra baz kardam va khili khoshal shodam site shoma ra didam..man ziyad vaght shoma ra nemigiram faghat dar javab kasani ke az shariati enteghad bi mored va az sar tasob mikonand bayad begoyam ke bishtar darbare shariati tahghigh konand va nazarat bi mored darbare shariati nadahand.....va dar vasf shariati hamin chand kalame migoyam ke agar shariati va sokhanan o darbare shahadat nabod aslan enghelabi dar iran be rah nemiyoftad va aslan 8 sal defa moghadas ma ham vojod nadasht agar shahidani ke ba etela va daneshjoyan shahid dar enghelab va 8 sal defa moghadas ra mibinim va mishenavim anha kasani hastan ke dastparvardehaye class shariati bodand va az sharab saghar shariati sar mast khoda va din eslam shodand va hisssain ra khob shenakhtand va be ghol khod doktor ghabl az inkeh marg anha ra betalabad anha khod shahadat ra entekhab kardan va marg sorkh ra bargozidand....!!!!!!

مهدی شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 20:57

سلام
خدایا تو چکونه زیستن را به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت

علی یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 16:08

سلام
ای کاش می تونستین کتاب های دکتر را هم آپلود کنین.

وحید شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 19:29

ما همه بعد از حواندن آثار استاد به گونه ای اعتراف می کنیم.من هم مثل شما دفتری به نام روسوایی خود دارم.خیلی خوبه که همه با خودشون صحبت کنند. با خدایشان تنها باشند.من یه نظریه دارم که می گم خدا روی پشت بام خانه ماست.نه در مسجد باشکوه محله ما .چون بیرون مسجد پر از آدمای نیازمنده و ما کمک می کنیم تا گلدسته های آن را کاشی کنند ... حدا روی پشت بام ماست مراقب ماست.اگه از سختی گریت گرفت بدان خدا دلش برای اشکهای تو تنگ شده .خدای ما خداست...

بردیا شنبه 17 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 21:06

salam doste aziظ
hame chize in eteraf nomat khob bod ella ye chizesh
hich esmi az hobotesh nabordi
mara kasi nasakht,khoda sakht,na anchenan ke kasi misakht,ke man kaasi nadashtam ,kasam khoda bod,kase bikasan,na az man porsid na az an mane digaram.....

نازی دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 17:55

همه متن های بلاگتون عالیه فقط دیر به روز میشه
سپاس

reza چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 23:12

mamnon az veblageton age mishe az ina befrestin mailam.mr30 bye

فرهاد پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 17:56

سلام من چند روز پیش 1 شعر خواندم و پدرم گفت این شعر فکر نکنم که از او باشد لطفا جوابو برام ایمیل کنید
خدایا کفر نمی‌گویم،
پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.
خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
دکتر علی شریعتی
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…
در این دنیا چه دشوار است،

سلام
این شعر متعلق به استاد شریعتی است

امین شنبه 28 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 00:18

شعر سوتک برای علی شریعتی نیست، بلکه به اتنصاب به شریعتی است.

مسعود چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 19:24

سلام
نوشته هات رو خوندم
من هم شریعتی رو دوست دارم
لطفا...لطفا.....لطفا ...بیشتر بنویس

میترا سادات پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 16:08 http://reyhanmitra3626.blogspot.com

واقعا با تمام احساست زحمت تهیه کشیده بودی .لذت بردم وتحسین کردمت جناب تجلی زاده .خد من از عاشقان دکتر هستم واز خداوند تمنا داشته ام کمکم کند تا اورا سرلوحه قرار دهم .دوست دارم در جلساتی که بر ژا میکنید حضور داشته باشم .
خواهر کوچک شما میترا سادات میری
موفق وموید باشید .

عباس رفیعی دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 19:24 http://postineh-varoneh.blogfa.com

یا حلیم
وبلاگ پوستین وارونه به روز شد منتظر حضور گرم شما هستیم
http://postineh-varoneh.blogfa.com

شیوا پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:45

سلام . خیلی عالی بود. من زیاد اهل خواندن نیستم ولی چند روزه که حرفهای استاد را که میخونم عاشق حرفاشون شدم. برای اولین بار که میخوام یک کتاب از استاد بخونم چه کتابی را معرفی میکنید؟

اناهیتا دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:02

سلام ممنون خیلی زیبا بود من مطالب دکتر رو به پیشنهاد یکی از دوستان دنبال کردم خوشحالم که .......دوست دارم کتابی از دکتر رو بهم معرفی کنید تا بهتر بشناسمشون ممنون

مریم یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 15:47

سلام. اعتراف نامه جالبی بود. ای کاش همه مثل شما به این نتیجه برسن. من هم اولین کتابی که ازش خوندم حسین وارث آدم بود. واقعا اونجا میفهمی حسین کی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد